ساخت پادکست خیریه کار سختی نیست. ما از کارشناس پادکست، «ریچل استفنسون شف»، مشاور ارشد Lightful و IG Advisors و همچنین تهیهکننده پادکست موفق «What Donors Want» خواستهایم تا راهنماییهای خود را، از ایده گرفتن یک پادکست گرفته تا جنبههای کاربردی آن مانند تجهیزات و نرم افزار، با ما به اشتراک بگذارد.
مصاحبه با "ریچل استفنسون شف" درباره پادکست خیریه
«ریچل استفنسون شف»، تهیهکننده پادکست موفق «What Donors Want» ضمن مصاحبه زیر چگونگی شکلگیری پادکست با موضوع خیریه را توضیح میدهد.
چگونه با پادکست "What Donors Want" شروع کردید؟
این اتفاق در روزی اتفاق افتاد که همراه همکارانم درAdvisors IG در یک سفر کاری بودیم. تقریبا سال ۲۰۱۶ یا ۲۰۱۷ بود که به نوعی این ایده به ذهنم خطور کرد. IG به عنوان یک شرکت واسطه برای جمع آوری کمکهای بشر دوستانه کار میکرد؛ بنابراین با اهداکنندگانی که هزینهها را به طور مستقیم پرداخت میکردند، در ارتباط بود.
در کنار آن با سازمانهای غیرانتفاعی که هزینهها و منابع مختلف را دریافت و توزیع میکرد، نیز کار میکرد. داشتن رابطههای منحصر به فردی با نیکوکاران و گردآورندگان این کمکهای مالی بدون هیچ قدرت پویایی، چیزی بود که توجه من را به خود جلب کرد.
من فکر میکردم گفتوگویی دوستانه، مستقیم، بسیار شفاف و همانطور که عرض کردم یک صحبت غیررسمی با نیکوکاران، در مورد پیشنهادات و ترجیحات آنها درباره جمع آوری کمکهای مالی و همچنین عدم انجام آن، میتواند ایده جالبی باشد. این گفتوگو بیشتر در مورد جزئیات و نکات ظریف این کمکها و آنچه سرمایهگذاران ما برای ایجاد یک همکاری خوب به دنبال آن هستند، بود.
البته این فقط در حد یک ایده میماند، اگر من آن را به مرحله عمل نمیرساندم و منجر به انجام کار بزرگتری نمیشدم. چرا که آموزشها و ویدئوهای بسیاری در یوتیوب وجود داشت و من فقط به نوعی در اپلیکیشن GarageBand دست و پا میزدم. اما ما به اینجا رسیدهایم؛ اکنون فصل سوم پادکست را تولید کرده و بیش از ۳۰۰۰۰ شنونده داریم.
برگشتن به روز اول چه حسی دارد؟
چنین فکری مغزم را منفجر میکند! من تا قبل از آن نمیدانستم که بسیاری از مردم به جمعآوری کمکهای مالی علاقهمند هستند. اما فکر میکنم همین علاقمندی مردم، گواهی بر این واقعیت است که بسیاری از «منابع جمعآوری کمکهای مالی» تنها هزینههای مادی را تامین نمیکنند؛ بلکه برخی از آنها حمایتهای خود را در این اتاقکهای ضبط صدا انجام میدهند و ایدههای زیادی را مطرح میکنند.
البته این امر برای همه چیز صادق نیست، اما میتواند به روند نیکوکاری کمک کند؛ بنابراین من فکر میکنم که این امر یک منبع خیریه بسیار منحصر به فرد در این زمینه است.
تجهیزاتی که برای شروع پادکست استفاده کردهاید، چه بودند؟
خب، در ابتدا، تجهیزات ما واقعا ابتدایی بود. من به آمازون مراجعه کردم و یک میکروفون، حدود 50 پوند، سفارش دادم. پس از آن، من یک فیلتر پاپ سفارش دادم که شبیه صفحهای است که جلوی میکروفونها میبینید و به صافتر شدن صدا کمک میکند. همین! تنها این دو مورد بودند که من به کامپیوتر وصل میکردم. تنها تجهیزات من همینها بودند.
برای ضبط صدا، من از اپلیکیشن GarageBand استفاده میکنم که در همه دستگاههای اپل رایگان است و جلوههای بصری بسیاری دارد. همچنین استفاده از آن بسیار ساده است. بسیاری از مردم از Audacity استفاده میکنند که آن نیز یک نرمافزار رایگان بوده و بسیار خوب است. اما صادقانه بگویم، زمانی که شروع به کار کردن با آن کردم، برای من کمی مزخرف و پیش پا افتاده بود. البته این نرمافزار بیشتر برای کامپیوتر مناسب است و به همین دلیل به GarageBand علاقه بیشتری داشتم.
برای رکورد کردن صدا، چند نرم افزار مختلف را امتحان کردم اما Zoom از همه بهتر بود؛ زیرا قابل اعتمادترین نرمافزار است. من از چند نرمافزار پادکست آنلاین استفاده کردم که ادعا میکردند، شگفتانگیز هستند. ولی آنها وسط چند مصاحبه از کار افتادند و آن را قطع کردند که این کار بسیار استرسزایی برای من بود. به همین خاطر، زوم برای من قابل اعتمادترین بود.
برای استفاده از زوم کافی است پادکست را ضبط کنید، سپس آن را در نرمافزار GarageBand قرار دهید. در صورت لزوم آن را در این نرمافزار ویرایش و منتشر کنید. به همین سادگی! اکثر شنوندگان ما خارجی بودند، با این حال مشکلی در گوش دادن به پادکستهای ما نداشتند.
پادکستهای خود را در کجا آپلود کردید؟
راستش را بخواهید، من پلتفرمهای زیادی را امتحان نکردم. ما همیشه از SoundCloud استفاده کردهایم و بعد از آن به iTunes و Spotify نیز راه پیدا کردیم. درواقع از SoundCloud به طور خودکار در این دو پلتفرم آپلود میشود. در ابتدا، تمام کارهای ما، هم استفاده از پلتفرمها و هم تبلیغ کارمان به صورت رایگان بود.
اکنون که اسپانسر داریم و از ما حمایتهای مالی صورت میگیرد، در چند پلتفرم پولی نیز پادکستها را آپلود میکنیم که بسیار عالی هستند. با تشکر فراوان از «بنیاد خانواده segal» که این امکان را فراهم کرد.
بسیاری از مردم اخیرا در مورد پلتفرم Anchor نیز صحبت میکنند که به نظر میرسد برای شروع کار مناسب باشد. پادکستهای بسیاری در آن آپلود میشوند؛ بنابراین من فکر میکنم که ارزش بررسی کردن را دارد، زیرا یک پلتفرم در حال تکامل است.
روند دعوت یا تحقیق درباره میهمانان برنامه شما چگونه است؟ چگونه مهمانان خود را انتخاب میکنید؟
این پروسه به عوامل مختلفی بستگی دارد. میتوانم بگویم ما کم و بیش یک برنامه برای ضبط فصلهای پادکستها داریم که با تغییر عوامل مختلف، نشستها و موضوعات مصاحبه نیز تغییر میکنند. این بدین معنا است که گفتوگوهای متفاوتی مورد نیاز است و من از آن آگاهم!
در ابتدا انتخاب بسیار آسانتر بود؛ زیرا از صفر شروع کرده و همه نوع فرد نیکوکاری را دعوت میکردیم. اکنون که در حال آماده سازی فصل ۳ هستیم، سعی میکنیم با تنوع دادن به پادکستها کمی خلاقتر و متنوعتر باشیم و فقط به نیکوکاران بزرگ نپردازیم. ما در فصلهای گذشته بیشتر به نیکوکاران بزرگ میپرداختیم.
ما گیتس (Gates) و هیولت (Hewlett) و راکفلر (Rockefelle) را داریم که همه آنها مصاحبههای شگفت انگیزی هستند. با این حال، تنوع بخشیدن به پادکستها و صحبت با بسیاری از واسطهها، رهبران و فعالان این زمینه نیز مهم است.
بنابراین اکنون این سوالها مطرح میشوند که آیا این موضوعی است که قبلا در پادکست صحبت شده است؟ آیا مصاحبه کنندگان همان چیز را میگویند یا چیز دیگری؟ چه نوع ارزشی به مجموعه کلی گفتگوها اضافه میکنند؟
علاوه بر این، هر پادکست باید به رویدادهای کنونی نیز بپردازد؛ به عنوان مثال، ما یک مصاحبه با بنیاد گیتس انجام دادیم که قبلا نیز با او مصاحبه کرده بودم، اما اکنون با "ویکتوریا ورانا" (Victoria Vran) که معاون مدیر مشارکتهای بشردوستانه است، مصاحبه کردیم. او شگفت انگیز است و بخشی به نام Giving By All at Gates را اداره میکند که همه چیز در مورد همگانی کردن، آگاهانهتر و هدفمندتر کردن اقدامات بشردوستانه در سراسر جهان را در برمیگیرد. همچنین ما همین دو هفته پیش مصاحبهای را درباره «کووید-19 و بینش نیکوکاران» با خانم وارنا انجام دادیم.
تیم او در مرکز چنین فعالیتهایی قرار دارد، بنابراین از نزدیک روندها را دیده است. به همین دلیل ما میخواستیم چنین روندهایی را با او بررسی کنیم. این یک مثال بسیار عالی برای پادکستی است که از قبل برنامهریزی نشده بود، اما به دلیل شرایط، ضبط و منتشر کردن آن منطقی بود. به همین دلیل، ما برنامه دعوت مهمانانمان را تغییر دادیم و مطمئن شدیم پادکست «ویکتوریا وارنا» در اسرع وقت منتشر خواهد شد.
این پادکست حاوی یک مصاحبه عالی است و برای کسانی که به دنبال بینشی از این جهان و همچنین از بشردوستی هستند، قطعا ارزش چک کردن را دارد. ما همچنین از طریق Lightful همه کارهای مهمی را که بنیاد گیتس انجام میدهد، میدانیم و با همکاری زیادی با هم انجام دادیم.
بله، ویکتوریا در همین پادکستی که اخیرا ضبط کردیم، به وضوح به Lightful اشاره میکند؛ زیرا، همانطور که میدانید، شراکتهای شگفتانگیزی بین این دو وجود داشته است، بنابراین بسیار جالب است.
به نظر شما یک پادکست خوب یا یک اپیزود خوب چیست؟
من عاشق پادکست هستم و حدس میزنم که عوامل مختلفی در ساخت یک پادکست خوب تاثیر دارد؛ زیرا موضوعات مختلفی زیادی وجود دارد. من فکر میکنم که مهمترین عوامل وجود تعادل بین معتبر بودن و کامل بودن آن، در عین حال ساختارمند و دسترس بودن آن باشند. اگر پادکست خیلی طولانی باشد یا فقط مشتی از خزعبلات و تکرارها باشد، طرفدارانی نخواهد داشت. میدانید، البته پادکستها عمدتا گفتگو هستند.
همچنین پادکستها باید هماهنگ و یکپارچه باشند، اگر نامرتب باشند و از موضوعی به موضوع دیگر بپرند، ممکن است رشته افکار مخاطب را پاره کنید و تمرکز او را به هم بزنید. همچنین اگر بیش از حد طولانی باشد، مخاطب دیگر توجهی به موضوع نمیکند. اگر بیش از حد رسمی باشد، حالت صمیمانه خود را از دست خواهد داد.
بنابراین من فک میکنم مهمترین چیز ایجاد تعادل است. همچنین احساس ارتباط با هر کسی که پشت هدفون شما است و لذت بردن از تفاوت نظرهایی که با او دارید و همزمان اعتماد دارید که او دقیقا میداند درباره چه چیزی صحبت میکند، همه این عوامل باعث به وجود آمدن یک گفتوگو یا پادکست عالی خواهند شد. شما مجبور نیستید به مدت طولانی به آن گوش دهید، با این حال، در همان زمان نیز پادکست به شما آرامش خواهد داد.
برای پادکستها، درک شنوندگان و نحوه گوش دادن آنها به پادکست ها مهم است. به عنوان مثال، تا همین اواخر، بیشتر در حین رفتوآمد به پادکست گوش میدادیم. من فکر میکنم این نکته واقعا خوبی است و واقعا مهم است که هنگام ساخت و ویرایش یک پادکست به این نکته توجه کنم.
چرا که در ابتدا من تمایل دارم، همه چیز بی عیب و نقص پیش برود، که کار درستی نیست. به خصوص در مورد ویرایش پادکست؛ زیرا همیشه چیزهایی وجود دارد که ممکن است در یک پادکست گفته نشود. اگر مراقب نباشید، میتوانید کیفیت پادکست را پایین بیاورید.
علاوه بر این، چیزی که حین ضبط پادکست باید مدام به خودم یادآوری میکردم این بود که «کاری که هم اکنون انجام دادم در کاملترین حالت خود است». همانطور که شما گفتید، مردم اغلب وقتی درحال انجام کاری هستند، مثلا حین رفتوآمد، لباس شستن، آشپزی و هر کار دیگری، پادکست گوش میدهند. بنابراین اگر مکث بین جملات کمتر از حد ایدهآل باشد یا اگر هنگام عوض کردن موضوع، به خوبی عمل نکنید، احتمالا مخاطب به برخی از آن جزئیات کوچک توجه نخواهند کرد.
فکر میکنید چرا پادکستها در چند سال گذشته تا این حد موفق شدند؟
به نظر من چند چیز در این مورد تاثیرگذار بودهاند. مهمترین عوامل، نحوه استفاده از رسانه و انتخاب پادکستها و اضافه کردن آنها به لیست شخصی شما است. امروزه شما به سینما نمیروید، بلکه نتفلیکس را روی کامپیوتر و گوشی خود نصب کرده و از آن برای تماشای فیلم استفاده میکنید.
این در مورد تلویزیون برای فیلمها و برای رادیو، با نام مستعار پادکست، صدق میکند. اینگونه نیست که رادیو وجود نداشته باشد، بلکه من فکر میکنم استفاده از پادکستها، به تغییر نحوه استفاده از رسانه ارتباط دارد.
پادکست سریالیِ "the murder & mystery show"، نقطه عطفی بزرگ برای صنعت پادکست بود. اگر به آن گوش ندادهاید، این کار را بکنید چرا که واقعا خوب است، مخصوصا فصل اول آن، اما این پادکست موضوعی بسیار ناملموس داشت؛ معمای قتل و نوعی پرونده حل نشده.
در واقع پادکست درباره یک خبرنگار است که وارد داستان شده و به نوعی شواهد جدید را جستجو میکند. علاوه بر این، پیامدهای بسیاری در دنیای واقعی نیز داشت. من فکر میکنم که این یک نمونه واقعا خوب از معنای واقعی «پادکست» است؛ یعنی چیزی که به نظر ناملموس و دور میآید را صمیمی و شخصی میکند و رابطه خاصی با شنوندگان ایجاد میکند.
من فکر میکنم به همین دلیل است که پادکست آنقدر محبوب است. بیشتر پادکستهای خوب، یک موضوع ترسناک و ناملموس را طوری نشان میدهند که به نظر عملی و در دسترس میرسند. این کاری است که من سعی میکنم با چیزی که نیکوکاران میخواهند، انجام دهم.
نصیحت شماره 1 شما برای خیریههایی که به فکر درست کردن پادکست خود هستند، چیست؟
من میگویم که باید در مورد اهمیت استراتژیکی که برای سازمان شما به ارمغان میآورد، با خود صادق باشید؛ زیرا درست کردن یک پادکست زمان و تلاش زیادی را میطلبد. همانطور که میدانید هر کسی میتواند یک پادکست درست کند. شما فقط به یک میکروفون و یک کامپیوتر نیاز دارید و بعد میتوانید برای سالها حرف بزنید.
از یک طرف، انجام آن آسان و نسبتا بدون زحمت است، اما باید دقت کنید که اگر برای سازمانی مانند یک موسسه خیریه پادکست درست میکنید، میدانید که این موضوعی کاملا متفاوت است.
شما به یک لوگوی زیبا نیاز دارید، تا برند خیریه خود را معرفی کنید. قبل از اینکه هر کدام از پادکستهای شما برای سازمان خیریه منتشر شود باید تاییدیه بگیرید؛ چرا که شما نماینده یک چیز بسیار بزرگتر هستید. تلاشی که برای منتشر کردن آن در جهان انجام میدهید، ملاحظات و توجه بیشتری را میطلبد.
تنگناها و موانع بسیار زیادی در مسیر موفقیت وجود دارد. نمیخواهم کسی را دلسرد کنم، زیرا فکر میکنم این یک ابزار قدرتمند است. من میخواهم مطمئن شوم در مورد این که چگونه به موفقیت میرسید، با خود رو راست هستید.
بنشین و فکر کن که اگر یک سال دیگر روی این میز بنشینم، برای توجیه موفقیت این پادکست چه چیزهایی باید به خودم و شاید رئیسم یا هیئت مدیره یا نیکوکاران بگویم؟ موفقیت برای من در این زمینه چگونه به نظر میرسد؟
اگر واقعا ارزش پادکست به وضوح مشخص است، پس فکر کنید که آن پادکست چه نوع تاثیری در درجه نخست میتواند بر دیگران بگذارد، سپس با تمام قوا در آن مسیر پیش بروید، اما اگر این کار را بدون هدف خاصی یا به خاطر مد روز بودن انجام میدهید، با این که میدانید بیشتر موسسات خیریه اکنون بیش از هر زمان دیگری بیپول هستند، باید با خودتان در مورد دلیل انجام این کار روراست باشید.
چیز دیگری هست که در لیست کارهای خود دارید؟
بله، استفاده از رسانههای اجتماعی. چرا که (فضای مجازی) میتواند بسیار قدرتمند باشد. منظورم این است که این ابزار دیجیتالی است که اکثر مردم میتوانند به آن دسترسی داشته باشند. این به افزایش مخاطبین کمک میکند.
شاید به دلیل همهگیر شدن بیماری کرونا، برخی از افراد و سازمانها مانند خیریهها، نیاز دارند برخی از برنامههای خود را در فضای مجازی انجام دهند و پیش ببرند. به همین دلیل، ممکن است پادکست راه حل عالی باشد. فقط مطمئن شوید که در انجام آن عجله نکنید و یک تصمیم استراتژیک در مورد آن داشته باشید.
شما باید برنامهریزی و استراتژی داشته باشید و چشماندازی برای پایان کار خود ترسیم کنید. در نظر داشته باشید که هرگز به اندازه زمانی که واقعا یک پادکست را ضبط میکنید، آن را امتحان میکنید و میفهمید که کجا به کمک اضافی نیاز دارید، شروع به یادگیری نخواهید کرد. شما میتوانید هزاران پوند برای پادکستهای بی نتیجه، خرج کنید ولی واقعا هیچ نیازی به این پادکستها نخواهید داشت.
نکته دیگری که وجود دارد، کاری است که اخیرا انجام دادم و بخاطر آن بسیار سپاسگزارم. من باید زودتر انجامش میدادم، اما شما حالا این کار را انجام بدهید.
همانطور که گفتم، ما توسط بنیاد خانواده سگال، که شرکای شگفت انگیزی هستند، حمایت میشویم و به همین دلیل، اکنون میتوانیم تولید پادکست را به شرکتهای حرفهایتر بسپاریم.
این یک تفاوت بزرگ ایجاد میکند. تعداد زیادی ویرایشگر پادکست وجود دارد که برای هر پادکست حداقل 100 پوند دریافت میکنند. طبق تحقیقات من، اگر برای مردم مفید باشد. این هزینه بسته به آنچه میخواهید، میتواند بیشتر هم شود.
گذشته از اینها، برون سپاری میتواند کمک کند، چرا که ادیت و ویرایش یک پادکست زمان زیادی میگیرد و شما باید آن را در ساعات متداول و بدون وقفه انجام دهید. همانطور که میدانید زمان یک گنج باارزش در زندگی همه ما است.
بنابراین من باید پادکستهایم را در زمانهایی که در هواپیما یا زمانی که در حال سفر هستم ادیت کنم. این تنها باری بود که متوجه شدم هیچ حواس پرتی، غفلت یا هر چیز دیگری وجود ندارد.
اگر مجبورید خودتان آن را ویرایش کنید، مطمئن شوید که آن را در زمان درست انجام میدهید؛ زیرا اگر اعلانهای مختلفی روی صفحه نمایش شما وارد میشود، آنچه را که گوش میدهید، فراموش میکنید و همچنین نمیتوانید پادکست را ویرایش کنید.
وقتی بارها و بارها به صدای خود گوش میدهید، دیگر آن را نمیشنوید؟
انصافا وحشتناک است. حق با شماست. این یک مشکل جهانی است. باید از پسش بر بیایید، من فکر میکنم این فقط یک ویژگی مشترک انسانی است. در این باره میتوانم بگویم که در مورد مهارت مصاحبه چیزهای زیادی یاد گرفتهام. البته هنوز در حال یادگیری هستم و امیدوارم که برای مدت طولانی به انجام آن ادامه دهم.
اما مصاحبه کردن به این سادگی نیست که فقط فهرستی از سؤالات داشته باشید و مردم به آنها پاسخ دهند، در آنها عمیقتر شوند و مسائل را به هم ربط دهند. در واقع، مهارت رعایت تعادل و آسان پرسیدن سوالات کمی چالش برانگیز است.
اگر در حال گوش دادن به این مطلب هستید و میخواهید پادکستی بسازید، ارزش این را دارد که نکات و ترفندهای رایج روزنامهنگاری و نحوه انجام یک مصاحبه خوب را بیاموزید.
اگر تجربه ای در این مورد دارید، عالی است. اگر ندارید، ضبط کردن یک مصاحبه (برای کسب تجربه) واقعا خوب و مفید است. این کار به این سادگی نیست که لیستی از سؤالات را در مقابل افراد قرار دهید. کمی پیچیدهتر است و جزئیات بیشتری دارد. پس مطمئن شوید که وقت کافی میگذارید و کمی تحقیق میکنید.
خیلی ممنون، راشل. مطمئناً به همه سؤالات من پاسخ دادهاید و احتمالا بیشتر از آنچه من برنامهریزی کرده بودم!
منبع: وبسایت lightful