قصیدهٔ گاو سفید با سبک درام به نویسندگی بهتاش صناعیها، مریم مقدم و مهرداد کوروشنیا، کارگردانی بهتاش صناعیها و مریم مقدم، تهیهکنندگی غلامرضا موسوی و با بازی مریم مقدم و علیرضا ثانیفر محصول سال ۱۳۹۸ است.
این فیلم اولین نمایش خود را در سی و هشتمین جشنواره فیلم فجر داشت. در هفتاد و یکمین جشنواره بینالمللی فیلم برلین در مارس ۲۰۲۱، به نمایش درآمد و نامزد دریافت جایزه استعدادهای جدید در جشنواره فیلم آسیایی هنگکنگ ۲۰۲۱ شد.
مشخصات فیلم قصیدهٔ گاو سفید محصول 1398
کارگردان:
بهتاش صناعیها و مریم مقدم
بازیگران:
مریم مقدم (مینا)، علیرضا ثانی فر (رضا)، پوریا رحیمی سام (برادر بابک) و آوین پوررئوفی (بیتا)
مینا زنی سیوپنج ساله است که شوهرش به علت قتل عمد قصاص شده و اکنون زندگی سخت و بیرمقی را میگذراند.
این شرایط زمانی پیچیدهتر میشود که مردی نزد پلیس آمده و با ارائهٔ شواهد، اعترافاتی میکند که زندگی مینا را در مسیری جدید قرار میدهد.
خلاصه داستان فیلم قصیدهٔ گاو سفید
مینا اقبالی، زنی جوان است که شوهرش بابک به جرم قتل پرویز راشدی (به خاطر اینکه به پرویز بدهی داشته و طی یک درگیری) محکوم به مرگ و کشته میشود.
پس از مرگ شوهر، مینا از نظر مالی در مضیقه قرار میگیرد. پدرشوهرش به دنبال این است که حضانت تنها دخترش را که ناشنواست، بگیرد و برادرشوهرش هم که مینا علاقهای به او ندارد، تلاش دارد مینا را تلویحاً به رابطه با خودش ترغیب کند، اما زمانی مشکلات مینا شکل تازهای به خود میگیرد که از طرف دستگاه قضا به او اطلاع داده میشود که قاتل پرویز راشدی که یکی از شاهدان قتل پرویز بوده، شاهد دیگر را به عنوان قاتل واقعی وی معرفی کرده است. بنابراین مسجل شده که بابک قاتل پرویز نبوده است.
مینا تصمیم میگیرد از قاضی پرونده که حکم اشتباه داده شکایت کند. در این گیر و دار، مردی ناشناس در خانهی مینا میآید و خود را رضا اسفندیاری، دوست قدیمی مینا معرفی میکند. رضا میگوید به بابک مقروض بوده و پول را به سرعت به حساب مینا میریزد. همچنین وقتی صاحبخانهی مینا به بهانههای واهی عذر وی را میخواهد، رضا خانهی قدیمی خود را با اجاره بهای پایین به مینا کرایه میدهد.
علاوه بر اینکه با آشنایی که در دستگاه قضا دارد، به مینا کمک میکند پول دیهی شوهرش را زودتر بگیرد تا بتواند در دادگاه حضانت فرزندش پیروز شود. اما رضا این همه را به این دلیل انجام میدهد که خودش قاضی پروندهی قتل بابک بوده و نه دوست بابک.
او پس از اینکه فهمیده در قضاوت خطای بزرگی مرتکب شده، با وجود سرزنشهای بالادستانش استعفا داده و تلاش کرده با کمک به مینا، اشتباه خود را جبران کند. هرچند افزایش حضورش در زندگی مینا نهادهای امنیتی را نسبت به وی حساس میکند، به طوری که او را پای میز بازجویی میکشند و ممنوع الخروج میکنند.
چون رضا نمیتواند اصل موضوع را به مینا بگوید، مینا طی مراوداتش با رضا که از سر خیرخواهی و تلاش رضا برای جبران است، به رضا علاقهمند میشود و رضا هم از وقتی در نتیجهی مرگ پسرش به خاطر اووردوز، تنها میشود، با این علاقه همراه میشود.
اما وقتی مینا توسط برادرشوهرش از موضوع، مطلع میشود، در شبی که رضا را برای جشنِ گرفتنِ حضانت دخترش به خانه دعوت کرده، تصمیم میگیرد که رضا را به قتل برساند. مینا شیری را که برای رضا سر سفره میآورد، مسموم میکند و رضا در اثر خوردن شیر میمیرد.
سپس مینا چمدانش را میبندد و با بیتا خانه را ترک میکند. اما در لحظهی ترک خانه، از نگاه مینا، رضا را میبینیم که به حالتی مغموم پشت همان میز شام نشسته است: پس شاید مینا به خاطر کینهی شدید و ناگهانیاش نسبت رضا تنها فکر انتقام از او از ذهنش گذشته است.
ویژگیهای فیلم قصیده گاو سفید
ویژگیهای فنی و تکنیکی
فیلم، رویکردی رئالیستی را برای دوربین خود برگزیده است. بنابراین بیشتر، از دوربینهای ثابت و نماهای مدیوم تا لانگ شات استفاده کرده که متناسب با موضوع فیلم است. زیرا موضوع فیلم، تأمل بر روابط چند انسان محدود در محیط اجتماعی خاص بسته و موقعیتی بحرانی است.
نماهای بازتر به فیلمساز امکان داده تا این روابط انسانی در محیط اجتماعی را به تصویر بکشد. همچنین این دوربین ثابت، در غیبت قطعهای سریع، که نماهای بلند نسبتاً ساکنی را پدید میآورد، علاوه بر اینکه امکان تأمل بر موقعیت بحرانی را بیشتر کرده فضای سرد و سنگینی را که بر این روابط اجتماعی و انسانی حاکم است، مؤکد میکند. انتخاب رنگهای سرد و کدر نیز، به این سنگینی و کندی یاری رسانده است.
ویژگیهای روایی
مهمترین ویژگی روایی فیلم که تماشاگر را مجاب میکند که آن را دنبال کند، این است که شخصیتی که میخواهد برای مینا کار خیر انجام دهد و نفسی به زندگی جدید او میدمد، به نوعی میتواند قاتل همسرش نیز به حساب آید. اما رضا بدون اینکه به مینا بگوید که قضاوت نادرستی در مورد همسر مردهی وی انجام داده که باعث مرگش شده، در حق مینا کار نیک میکند و بدین ترتیب، حتی علاقهی مینا را نیز به سمت خود جلب میکند.
بنابراین، اینکه ما از جایی به بعد میدانیم رضا همان قاضی است که شوهر مینا به خاطر قضاوت اشتباه او مرده و خود مینا نمیداند، تعلیق مناسبی برای تماشای فیلم ایجاد میکند. همچنین، تا قبل از آن نیز کنجکاوی برای اینکه بدانیم این مرد که خود را دوست بابک معرفی میکند، کیست و هدفش از کار خیر در قبال مینا چیست، تماشاگر را به پیگیری داستان ترغیب میکند.
در وجه مضمونی، فیلم دشواریهای کار قضاوت را در کنار موضوع دشواریهای کار نیک قرار میدهد و بدون اینکه به نفع یکی از دو طرف ماجرا رأی صادر کند، تنها تلاش میکند این موقعیت انسانی و اجتماعی دشوار را به تصویر بکشد.
اهمیت فیلم قصیده گاو سفید در میان فیلمهای دیگر کارگردان
بهتاش صناعیها، غیر این فیلم، تنها یک فیلم نمایش داده شده دیگر در کارنامه خود دارد: «احتمال باران اسیدی»(1393). در این دو فیلم، بهتاش صناعیها خود را علاقهمند به پردازش موقعیتهای ملتهب انسانی_اجتماعی نشان داده است که با مهارتی ویژه در نحوهی داستان پردازی و کار با دوربین همراه شده است.
بیشتر بخوانیم:
اهمیت فیلم قصیده گاو سفید در خیر ماندگار
در فیلم «قصیده گاو سفید»، شخصیت مینا موضوع کار خیر است چون شوهرش را از دست داده و با تنها فرزندش زندگی میکند که او هم نقص جسمی دارد. بنابراین مینا از سویی مشکلات اقتصادی برای گذران زندگی دارد و از سوی دیگر باید مراقب مسائل روحی و روانی دخترش باشد.
در بخشهای فرعیتر داستان، یکی از نهادهایی که با این موضوع ارتباط دارد مدرسه و آموزش و پرورش است. فقط در یک صحنه میبینیم که مینا با معلم مدرسهی دخترش در حال صحبت است و معلم میگوید مینا دروغهایی در مورد پدرش به همکلاسیهایش گفته است و مینا میگوید خودش این دروغها را در مورد پدرش به دختر گفته چون نمیتوانسته به دختر بگوید که پدرش مرده است.
سپس معلم از مینا میپرسد که شوهر او چرا مرده و مینا باز دروغ میگوید که شوهرش سکته کرده است. بنابراین، مینا به نهاد آموزش و پرورش که میتواند رفتاری خیرخواهانه نسبت به مشکل خودش و دخترش داشته باشد، اعتمادی ندارد و رفتار سرد و بدون همدردی و فاصلهگیر معلم نیز ما را در درستی رفتار مینا در این مورد متقاعد میکند.
فرد دیگری که رفتار خیرخواهانهای در قبال مینا دارد، زن صاحبخانه است که تلاش میکند به مینا اطمینان دهد که به خاطر شرایط مالیاش لازم نیست نگران اجاره خانه باشد. با این حال، او هم وقتی شوهرش به رابطهی مینا یک مرد شک میکند، از مینا به عنوان زن شوهرمردهی تنها حمایتی نمیکند. پس تفکر سنتی که این قبیل زنان را ذاتاً خطاکار میداند، بر تفکر پیشروی فعالیتهای خیرخواهانه برتری مییابد.
همچنین، اشاراتی هم به محل کار مینا میشود که در آنجا هم مینا تنها یک نیروی کار با حقوق محدود است که وقتی همراه کارگران دیگر به کم بودن حقوقش اعتراض میکند، از کارخانه اخراج میشود.
پس کارفرمایان مینا، که هیچ گاه آنها را نمیبینیم، نه تنها مشکل شخصی مینا برایشان اهمیتی ندارد، که مشکلات عمومی کارگران را هم که خودشان برایشان ایجاد کردهاند، اصلا مشکل نمیدانند.
مورد دیگر که میتواند در قبال مینا رفتار خیرخواهانه داشته باشد نظام قضاییای است که مینا همسرش را به خاطر اشتباه آن نظام از دست داده است. اما نمایندهی این نهاد هم طوری با غرور و تفرعن با مینا حرف میزند که انگار، چنین اشتباهاتی متداول است و اگر اتفاق افتاد، بازماندگان و قربانیها باید دم فروبندند و به آنچه بهشان از جبران مالی (دیه) داده میشود، قناعت کنند. هیچ نوع پیگیری بیشتر هم در مورد شرایط ویژهای که این قربانیان بیگناه در آن زندگی میکنند نه از سوی نهاد قضایی اشتباه کرده و نه هیچ نهاد اجتماعی دیگری نمیشود. اما داستان اصلی فیلم، دربارهی فردی منتسب به همین نهاد بیتفاوت قضایی نسبت به کار خیر است:
رضا تنها پس از جدایی از بدنهی این نهاد اجتماعی، به عنوان یک وظیفهی شخصی تلاش میکند تا با انجام کار خیر، اشتباه خود را در قبال خانوادهی فردی که با اشتباه او به کام مرگ رفته، جبران کند. بنابراین، این کار خیر؛
اولاً با مقدمهی جدایی از نهاد اجتماعیای که رضا منتسب به آن است و به طور نظاممند، کار خیر را انجام نمیدهد، صورت می پذیرد (حتی بخش امنیتی این نهاد پس از جدا شدن رضا از آن، همچنان زندگی خصوصی او را زیر نظر دارد و حتی به خاطر رابطهاش با مینا (که کار غیرشرعی هم در آن انجام نمیگیرد) حکم ممنوع الخروجی وی را نیز صادر میکند، یعنی در مسیر شخصی رضا برای انجام کار خیر هم اختلال به وجود میآورد).
ثانیاً این کار خیر شخصی توسط رضا نه به خاطر خود کار خیر یا کار خیر فی نفسه بلکه به خاطر جبران اشتباهی انجام میگیرد که رضا در قبال مینا انجام داده است. بنابراین اگر فرض کنیم که رضا، خودش این حکم اشتباه را نمیداد، شاید اصلاً به دنبال انجام کار خیر در قبال مینا هم نمیرفت.
همچنین، فیلم تأملاتی هم در مورد این دارد که آیا کار رضا به این شیوه از نظر اخلاقی درست بوده است؟ یعنی آیا درست بوده که رضا به این ترتیب وارد زندگی مینا شود و برایش کار خیر کند و حتی علاقهی مینا را هم به سوی خود جلب کند، بدون اینکه از اول به او بگوید مرگ شوهر مینا حاصل خطای او بوده و برای جبران اشتباهاتش قصد انجام کار خیر برای مینا را دارد؟ البته فیلم، پاسخی قطعی به این پرسش نمیدهد و میگذارد که ما خودمان به آن جواب دهیم.
نکته مهم:
فیلم، ممکن است به خاطر انتقاداتی که به نهادهای قضایی و امنیتی کشور دارد و به خاطر روابط خارج از عرف زن و مرد داستان، مشکلاتی برای پخش عمومی (از لحاظ مسائل ممیزی) داشته باشد، اما واقعیتهایی را در اجتماع بیان میکند که غیرقابل انکار و غیرقابل چشم پوشی است.
نویسنده: دکتر محمد هاشمی(دکتری فلسفه هنر و منتقد سینما و تئاتر)